بی فکر

لغت نامه دهخدا

بی فکر. [ ف ِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + فکر ) بی اندیشه. لاابالی و کسی که در عواقب کارها فکر نکند و بی اندیشه و بی تدبیر. ( ناظم الاطباء ): فلان مرد بی فکریست ؛ لاابالی و لاقید است. || خرسند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به فکر شود.

فرهنگ عمید

بی اندیشه، کسی که به عاقبت کاری نیندیشد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بی اندیشه ۲ - لاابالیلاقید

ویکی واژه

incosciente
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال عشق فال عشق فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال پی ام سی فال پی ام سی