لغت نامه دهخدا
بلغاری. [ ب ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به بلغار :
ترک بلغاری قاقم عارض و قندزمژه
من که باشم تا کمان او کشد بازوی من.خاقانی.- زبان بلغاری ؛ از زبانهای هند و اروپایی شعبه اسلاوی. ( دایرةالمعارف فارسی ).
بلغاری. [ ب ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به بلغار :
ترک بلغاری قاقم عارض و قندزمژه
من که باشم تا کمان او کشد بازوی من.خاقانی.- زبان بلغاری ؛ از زبانهای هند و اروپایی شعبه اسلاوی. ( دایرةالمعارف فارسی ).