جیر. [ ج َ رِ / ج َ رَ ] ( ع اِ ) بلی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). آری. ( منتهی الارب ). || حقاً. ( منتهی الارب ) ( اقرب از صحاح ). جیر. [ ج َ ی َ ] ( ع مص ) کوتاه و خوار شدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). و فعل آن از سَمِعَ است. جیر. [ ج َ ] ( ع اِ ) گچ. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). جیر. ( ع اِ ) آهک زنده. گچ. || ( ص )نازک. || ( اِ ) جیغ. ( فرهنگ فارسی معین ). || بر وزن و معنی زیر است که نشیب و پائین باشد. ( برهان ). || نوعی از چرم است که ازآن بند شمشیر و کارد و غیره سازند. نوعی از پوست دباغت کرده که از آن بند کارد و بند شمشیر بهله و امثال آن سازند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ).
فرهنگ معین
[ ع . ] (اِ. ) آهک زنده . و ویر کردن (رُ .کَ دَ ) (مص ل . ) داد و فریاد کردن . (اِ. ) پوست دباغی شدة نرم که از آن لباس ، کفش ، کیف و غیره تهیه کنند. [ طبر. گیل ] ۱ - (ص . ق . ) زیر. ۲ - نازک . ۳ - (اِ. ) جیغ .
فرهنگ عمید
نوعی چرم دباغی شدۀ نرم که در تهیۀ رویۀ کفش، کیف، پوشاک، و امثال آن به کار می رود.
فرهنگ فارسی
نوعی پوست دباغیت شده نرم که از آن رویه کفش میدوزند، صدای نازک وزیر، خشم وغضب، صدای گنجشک وسوسمار ( اسم ) آهک زنده گچ . گچ
دانشنامه عمومی
جیر، چرم بسیار نازکی است که از پوست گوسفند و بز و گوزن تولید می شود. این چرم در دستهٔ دباغی های آلدئیدی قرار گرفته و چرم تولیدشده با جذب رطوبت زیاد همراه است. این نوع چرم با استفاده از روغن ( به طور سنتی نوعی روغن ماهی ) که به آسانی جهت تولید آلدئیدهای مورد مصرف در دباغی اکسید می شود، تولید می شوند.
ویکی واژه
منعطف، لاستیکی، کششی. پوست دباغی شده نرم که از آن لباس، کفش، کیف و غیره تهیه کنند. آهک زنده. گیل. جیغ. ویر کردن (رُ. کَ دَ) زیر. نازک. داد و فریاد کردن.