تخت عاج. [ ت َ ت ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تخت دندان پیل. ( آنندراج ). اریکه و اورنگی که از دندان پیلان سازند پادشاهان را : چو بر پشت پیلان نهم تخت عاج ز هندوستان آورندم خراج.نظامی ( از آنندراج ).|| کنایه از روز است. || عبارت از سرین و شرمگاه نیز کنند. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
تخت دندان پیل یا کنایه از روز است یا عبارت از سرین و شرمگاه نیز کنند .
ویکی واژه
تختعاج نوعی نشستنگاه مانند کرسی، صندلی یا سکو، که در دنیای باستان فقط مختص جلوس پادشاهان بود. نهادند زیر اندرش تخت عاج/ بیاویختند از بر عاج تاج «فردوسی»