تخت عاج

لغت نامه دهخدا

تخت عاج. [ ت َ ت ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تخت دندان پیل. ( آنندراج ). اریکه و اورنگی که از دندان پیلان سازند پادشاهان را :
چو بر پشت پیلان نهم تخت عاج
ز هندوستان آورندم خراج.نظامی ( از آنندراج ).|| کنایه از روز است. || عبارت از سرین و شرمگاه نیز کنند. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

تخت دندان پیل یا کنایه از روز است یا عبارت از سرین و شرمگاه نیز کنند .

ویکی واژه

تخت‌عاج
نوعی نشستنگاه مانند کرسی، صندلی یا سکو، که در دنیای باستان فقط مختص جلوس پادشاهان بود. نهادند زیر اندرش تخت عاج/ بیاویختند از بر عاج تاج «فردوسی»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال آرزو فال آرزو فال امروز فال امروز فال ماهجونگ فال ماهجونگ