سنگریزه. [ س َ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) ریگ و رمل و خرده سنگ و پاره سنگ. ( ناظم الاطباء ). حَصی ̍. ( منتهی الارب ). حصباة، حصاة. ( دهار ). کَنکَث. ( دهار ). حصباء. ( نصاب الصبیان ) ( منتهی الارب ) : صحرا ریگ و سنگریزه بسیار داشت. ( تاریخ بیهقی ). جانست نه سنگریزه بنشین با جان مکن این ستیزه بنشین.نظامی.چرا در سنگریزه کان کنم کان چه بی روغن چراغی جان کنم جان.نظامی.کردم ز سنگریزه ره توتیای چشم تا آنچه کس ندید بدیدم بصبحگاه.خاقانی.سنگریزه گر نبودی دیده ور چون گواهی دادی اندرمشت در.مولوی. || نوعی از آش. ( ناظم الاطباء ) : دادیم صلای سنگریزه بشنو تو نوای سنگریزه.بسحاق اطعمه.|| الماس ریزه هایی که جواهری برای فروش دوره میگرداند. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
خرده سنگ، ریگ.
فرهنگ فارسی
۱ - خرده سنگ ریگ رمل . ۲ - نوعی از آش . ۳ - الماس ریزه هایی که جواهری برای فروش دوره میگرداند .
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] دانه ریز سنگ را سنگ ریزه می نامند که از احکام آن در بابهای طهارت، صلات و حج سخن گفته اند. سنگ ریزه همان دانه ریز سنگ می باشد. احکام سنگ ریزه ← سنگ ریزه در باب طهارت ۱. ↑ ذکری الشیعة ج۲، ص۳۰.۲. ↑ الحدائق الناضرة ج۴، ص۱۳۷. ...