داروساز

لغت نامه دهخدا

داروساز. ( نف مرکب ، اِ مرکب ) کسی که دارو سازد. دواساز. تهیه کننده دارو. داروگر.

فرهنگ معین

(ص فا. ) کسی که دارو می سازد، آن که دوا تهیه می کند، دواساز.

فرهنگ عمید

کسی که از روی نسخۀ طبیب داروها را تهیه و ترکیب می کند، دواساز، سازندۀ دارو.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که دارو میسازد . آنکه دوا تهیه کند برای فروش دوا ساز .

فرهنگستان زبان و ادب

{pharmaceutist, pharmacist , apothecary, drugist} [علوم دارویی] فردی که در داروسازی تخصص دارد

دانشنامه عمومی

داروساز یا دکتر داروساز شخص متخصصی است که در بیمارستان ها، شرکت ها و مراکز تحقیقاتی، دانشگاهها و کارخانجات و داروخانه ها در زمینه های تحقیقات، فرمولاسیون و تولید محصولات دارویی انسانی و دامی و فراورده های آرایشی و بهداشتی و نیز راهنمایی و ارائه مشاوره[ نیازمند منبع] به پزشکان و بیماران و مصرف کنندگان محصولات آرایشی و بهداشتی فعالیت می کند.
داروسازان اطلاعات زیادی دربارهٔ محصولات فوق دارند[ نیازمند منبع] و در دانشگاه تحت آموزش قرار می گیرند تا مکانیسم های گوناگون اثرات، عوارض جانبی و تداخلات و راه های بهینه سازی آن ها را درک کنند. به همین دلیل آن ها باید به دانش های بسیاری از جمله کالبدشناسی، شیمی و بیوشیمی، فیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی، گیاه شناسی، سم شناسی، آنالیز و تشخیص کمی و کیفی و همچنین کاربرد دستگاه ها و تولید صنعتی و مدیریت[ نیازمند منبع] و اقتصاد[ نیازمند منبع] احاطه یا آشنایی داشته باشند.

ویکی واژه

کسی که دارو می‌سازد، آن که دوا تهیه می‌کند، دواساز.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال ارمنی فال ارمنی فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت