کلفتی

لغت نامه دهخدا

کلفتی. [ ک ُ ل ُ ] ( حامص ) ضخامت. سطبرا. سطبری. حجم. غلظ. قطر. ثخن. ستبری. غلظت. زفتی. چگونگی کلفت. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || بزرگی. درشتی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کلفت شود.
کلفتی. [ ک ُ ف َ ] ( حامص ) شغل کُلفَت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کلفت شود.

فرهنگ فارسی

شغل کلفت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم