لغت نامه دهخدا
1 - خدای آسمان ، که کیفر نقض قول را میداد.
2 - خدای ماه.
3 - ربةالنوع بزرگ طبیعت که ( ما ) مینامیدند. در موقع باده نوشی ها برای ستایش این ربةالنوع مردان بخودشان زخم میزدند و دختران ناموسشان را قربان میکردند. مذهب پارسی ها هم به اینجا سرایت کرده بود. خدای پارسی ها را ستایش میکردندو اسامی ماهها پارسی بود.
بنابرآثار، درجه تمدن این مردم پست به نظر می آید. شهرها کم اند و اهالی غالباً مملوک نجباء یا معابد میباشند. اسامی شهرهائی که در تاریخ ذکر میشود چنین است : تیانا، مازاکا ، آماسیا بر رود ایریس ، ولی در عوض عده دهات و قصبات بزرگ زیاد بود. اززمانی که کاپادوکیه جزء دولت هخامنشی شد، بیشتر در تاریخ معروف گردید و از ولات پارسی در این مملکت ، اسم داتام بیشتر شهرت دارد. ( شرح قضایای او در ایران باستان صص 1311 - 1148 آمده است ).