کاواک. ( ص ) ( از: کاو ( کاویدن ) + اک پسوند اسم فاعل و اسم مفعول ). ( از حاشیه برهان چ معین ). خالی و تهی و پوچ و بی مغز. ( ناظم الاطباء ). میان خالی و پوچ و بی مغز. ( برهان ):
بجز عمود گران نیست روز و شب خورشش
شگفت نیست ازو گر شکمش کاواک است.لبیبی.- میان کاواک؛ میان تهی. ( ناظم الاطباء ).
(ص. ) پوچ، بی مغز، میان تهی.
(اِ. ) نک کابوک.
۱. پوچ، میان تهی، بی مغز، مجوف.
۲. سوراخ و شکاف میان درخت.
کاوک:پوچ، میان تهی، بی مغز، مجوف
( اسم ) آشیان. مرغ زنبیلی که کبوتر در آن تخم گذارد: [ چو کبتری تبتی خانه کرده هر کاوک چو مار سغدی ره یافته بهر کاواک ]. ( سوزنی )
{cavity} [علوم جَوّ] منطقه ای با شارش وارون، درست در بادسوی هر مانع یا کوه
کاواک (شهر). کاواک ( به ترکی استانبولی: Kavak ) شهری است در کشور ترکیه که در استان سامسون واقع شده است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی ۸٬۱۱۷ نفر و بر اساس برآوردهای سال ۲۰۰۹ میلادی ۷٬۶۰۵ نفر می باشد.
پوچ، بی مغز، میان تهی.
نک کابوک.