کالار. ( اِ ) آب کندی را گویند که بسیار عمیق باشد و از کنار تا کنار او آن مقدار باشد که اسب و آدم نتواند جست. ( برهان ) . || تالاب بزرگ که اسب و آدم از آن نتواند گذرد. || تخته سنگ تنگ و نازکی را نیز گویند که بر روی مردروهای زیر حمام و جویهای آب پوشند. ( برهان ). سنگ نازک چون آجر که روی جوی را پوشانند. تَلَه ( در تداول مردم قزوین ).
فرهنگ معین
(اِ. ) ۱ - آبکند عمیق که اسب و سوار از آن گذر نتواند کرد. ۲ - تخته سنگ پهن و نازک .
فرهنگ عمید
تخته سنگ پهن و نازک.
فرهنگ فارسی
تخته سنگ پهن ونا ک
ویکی واژه
آبکند عمیق که اسب و سوار از آن گذر نتواند کرد. تخته سنگ پهن و نازک.