چرمین

لغت نامه دهخدا

چرمین. [ چ َ ] ( ص نسبی )منسوب به چرم. ( ناظم الاطباء ). چرمی. از چرم. چرمینه. جنس چرمی. چیزی از چرم. آنچه از چرم سازند چون کیف چرمین ، کفش چرمین ، جامه چرمین و غیره :
چون جامه چرمین شمرم صحبت نادان
زیرا که گران باشد و تن گرم ندارد.ابن یمین.رجوع به چرم و چرمی و چرمینه شود.

فرهنگ معین

(چَ ) (ص نسب . ) هر چیز که از چرم ساخته شده باشد.

فرهنگ فارسی

چرمینه، منسوب به چرم، چرمی، که ازچرم ساخته اند
( صفت ) منسوب به چرم هر چیز که از چرم ساخته شده باشد.

دانشنامه عمومی

چرمین (استان اشوی داشکسیه). چرمین ( به لهستانی: Czermin ) یک منطقهٔ مسکونی در لهستان است که در گمینا دویکوزه واقع شده است.
چرمین (استان پودکارپاتسکیه). چرمین ( به لهستانی: Czermin ) یک روستا در لهستان است که در گمینا چرمین ( استان پودکارپاتسکیه ) واقع شده است. چرمین ۱٬۵۵۷ نفر جمعیت دارد.
چرمین (شهرستان پلشف). چرمین ( به لهستانی: Czermin ) یک روستا در لهستان است که در گمینا چرمین ( استان لهستان بزرگ تر ) واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال پی ام سی فال پی ام سی فال میلادی فال میلادی فال درخت فال درخت