پایه دار

لغت نامه دهخدا

پایه دار. [ ی َ / ی ِ ] ( نف مرکب ) صاحب قدر و منزلت. ( برهان ). صاحب رتبه. صاحب منصب. صاحب مقام. باقدرت. مقتدر.

فرهنگ معین

( ~. )(ص فا. )۱ - بلندمرتبه ،صاحب - منصب .

فرهنگ عمید

۱. دارای پایه، آنچه پایه داشته باشد.
۲. [مجاز] کسی که در ادارۀ دولتی پایه و رتبه دارد.
۳. [مجاز] صاحب رتبه.
۴. [مجاز] دارای قدر و منزلت.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- صاحب قدر و منزلت صاحب رتبه صاحب مقام با قدرت مقتدر . ۲- آنکه در ادارات دولتی صاحب پایه و رتبه است .

ویکی واژه

بلندمرتبه، صاحب - منصب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم