همت خواستن

لغت نامه دهخدا

همت خواستن. [ هَِ م ْ م َ خوا / خا ت َ ] ( مص مرکب ) یاری طلبیدن. دعای خیر و مدد و عطف توجه خواستن از مرشد و پیر برای کمال خود یا برای توفیق در کاری : به خدمت علما و صلحا و عبادقیام نماید و همت خواهد. ( مجالس سعدی ). این بگفت و پدر را وداع کرد و همت خواست و روان شد. ( گلستان ).
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود.حافظ. || نیرو و اراده خواستن. دیگران را وادار به کارهای بزرگ کردن :
به بازو توانا نباشد سپاه
برو همت از ناتوانان بخواه.سعدی.

فرهنگ معین

( ~. خا تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) دعای خیر خواستن .

فرهنگ فارسی

یاری طلبیدن دعای خیر و مدد و عطف توجه خواستن از مرشد و پیر برای کمال خود یا برای توفیق در کاری

ویکی واژه

دعای خیر خواستن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال فرشتگان فال فرشتگان فال ای چینگ فال ای چینگ فال ورق فال ورق