نفسانی

لغت نامه دهخدا

نفسانی. [ ن َ ] ( ص نسبی ) منسوب به نفس. از نفس. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به نفس شود. || منسوب به نفس اماره. مقابل روحانی : متابعت وساوس شیطانی و موافقت هواجس نفسانی نمودی. ( سندبادنامه ص 86 ).
چه خبر دارد از حقیقت عشق
پای بند هوای نفسانی.؟

فرهنگ عمید

مربوط به نفْس.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به نفس مربوط به نفس : پس جنباننده این جسم نخستین عقلی نبود و نه طبعی بلکه نفسانی بود . یا کیفیات نفسانی . حالاتی که در نفس انسانی جریان می یابد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم