مهانل

لغت نامه دهخدا

مهانل. [ م َ ن ُ / ن ِ ] ( اِ ) در فرهنگها از جمله در جهانگیری و برهان و ناظم الاطباء به معنی تریاک و افیون آورده اند. صاحب انجمن آرای ناصری نوشته از غلطخوانی بیتی از سنایی این اشتباه به فرهنگهاراه یافته و در آن بیت هلاهل ( = زهر مهلک ) را مهانل خوانده اند ( انجمن آرا ) و آن بیت این است :
پند ز حجت به گوش فکرت بشنو
ورچه به تلخی چو حنظل است و مهانل .

فرهنگ معین

(مَ نُ ) (اِ. ) افیون ، تریاک .

ویکی واژه

افیون، تریاک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم