معادل

لغت نامه دهخدا

معادل. [ م ُ دِ ] ( ع ص ) همسرو همتا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || برابر و مساوی و یکسان. ( ناظم الاطباء ). هم چند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || مانند و مشابه و مانند هم. ( از ناظم الاطباء ). || راست و درست. ( ناظم الاطباء ). || هم ارزو هم قیمت و هم قدر. ( ناظم الاطباء ). || هم وزن. هم سنگ. هم ترازو. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- معادل ژول؛ معادل مکانیکی گرما. رجوع به ترکیب بعد شود.
- معادل مکانیکی گرما؛ اگر به اندازه Q واحد گرما به W واحد کار تبدیل شود رابطه JQ = W برقرار خواهد شد که در آن J ثابت است که معادل مکانیکی یا معادل ژول نامیده میشود و J عبارت است از مقداری کاری که از تبدیل یک واحد گرما و کار مکانیکی به دست می آید. یک کالری ( در 15 درجه سانتی گراد ) معادل 107*185 و 4 ارگ است بنابراین مقدار J برابر با 107*185 و 4 ارگ بر کالری خواهد بود. ( از فرهنگ اصطلاحات علمی ).

فرهنگ معین

(مُ دِ ) [ ع. ] (اِفا. ) برابر، هم وزن، مساوی.

فرهنگ عمید

۱. برابر، هم ارز، همتا.
۲. هم وزن، هم چند.

فرهنگ فارسی

برابر، هم ارز، هموزن، همتا، همچند
( اسم ) ۱ - موافق برابر. ۲ - هم و زن هم میزان مساوی.

ویکی واژه

equivalente
برابر، هم وزن، مساوی.
برابر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تاروت فال تاروت فال زندگی فال زندگی فال جذب فال جذب