له کردن. [ ل ِه ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خُرد و نرم سائیدن چنانکه گوشت را در هاون. - دک و پوزش را له کردن ؛ خرد وخاکشی ساختن. - له و لورده کردن ؛ خرد و خاکشی کردن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- مضمحل کردن . ۲- کوفتن خرد کردن : گردوها را با پاشن. کفش له کرد . خرد و نرم سائیدن چنان که گوشت را در هاون . له و لورده کردن .