قیش. [ ق َ / ق ِ ] ( ترکی ، اِ ) چرم. || تسمه. دوال کمر. || چرمی که سلمانیان تیغ خود را بدان تیز کند. ( فرهنگ فارسی معین ) : تیغ را مالید بر قیشی که بود پیش تخمش در رکوع و در سجود.عارف ( از فرهنگ فارسی معین ).|| نان خمیر و فطیر. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ معین
(قَ یا ق ) [ تر. ] (اِ. ) ۱ - چرم . ۲ - تسمه ، دوال کمر. ۳ - چرمی که سلمانیان تیغ خود را بدان تیز کنند. ۴ - کنایه از: نان خمیر و فطیر.
فرهنگ عمید
۱. تسمۀ چرمی که سلمانی ها از آن برای تیز کردن تیغ استفاده می کنند. ۲. نوار چرمی، تسمه.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - چرم ۲ - تسمه دوال کمر ۳ - چرمی که سلمانیان تیغ خود را بدان تیز کنند : تیغ را مالید بر قشی که بود پیش تخمش در رکوع و در سجود . ( عارف ) ۴ - نان خمیر و فطیر .
ویکی واژه
چرم. تسمه، دوال کمر. چرمی که سلمانیان تیغ خود را بدان تیز کنند. کنایه از: نان خمیر و فطیر.