فرمانداری

لغت نامه دهخدا

فرمانداری. [ ف َ ] ( حامص مرکب ) عمل فرماندار حکومت. اداره کردن شهر. || ( اِ مرکب ) اداره ای که فرماندار ریاست آن را به عهده دارد. از واحدهای استانداری و خود شامل چند واحد کوچکتر به نام بخشداری است.

فرهنگ عمید

۱. شغل و عمل فرماندار.
۲. (اسم ) محل کار فرماندار و کارمندان زیردست او.

فرهنگ فارسی

۱ - شغل فرماندار ۲ - ( اسم ) اداره ای که فرماندار با ماموران زیر دست خود در آن امور شهرستان رااداره کند . یا فرمانداری نظامی . ۱ - حکومت نظامی که در مواقع ضرورت در شهر ( یا شهرستان ) بر قرار شود ۲ - محل فرماندار نظامی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم