فاقد. [ ق ِ ] ( ع ص ) آنکه چیزی یا کسی از دست او رفته باشد. ( اقرب الموارد ). مقابل واجد. - فاقد چیزی بودن ؛ نداشتن آن. ( یادداشت بخط مؤلف ). || زن شوی یا پسر گم کرده. زن شوی یا پسر مرده. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || گاو ماده که بچه اش را دده خورده ، و کذا ظبیة فاقد. ( منتهی الارب ). رجوع به فقد و فقدان شود.
فرهنگ معین
(ق ِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - نایابنده ، کسی که چیزی یا کسی را نداشته باشد. ۲ - زنی که شوهر یا فرزند خود را از دست داده باشد.
فرهنگ عمید
۱. [مقابلِ واجد] آن که یا آنچه چیزی را ندارد، محروم، بی نصیب. ۲. [قدیمی] ویژگی زنی که شوهر یا فرزند خود را از دست داده.
فرهنگ فارسی
نایابنده، گم کننده، آنکه چیزی یاکسی راازدست داده ( اسم ) ۱ - آنکه چیزی یا کسی از دست او رفته باشد مقابل واجد ۲ - زنی که شوی یا پسر مرده .