مضطهد

لغت نامه دهخدا

مضطهد. [ م ُ طَهََ ] ( ع ص ) مقهور و مغلوب و مضطر و مظلوم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
مضطهد. [ م ُ طَ هَِ ] ( ع اِ ) شیر بیشه. || ( ص ) مقهورکننده و چیره شونده و ستم کننده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال شمع فال شمع فال اعداد فال اعداد فال چای فال چای