علف چر

لغت نامه دهخدا

علف چر. [ ع َ ل َ چ َ ] ( نف مرکب ) چرنده علف. گیاه خوار. علفخوار. || ( اِ مرکب ) مقدار علفی که برای یک دسته ستور صرف شود: علف چر مالهای ما روزی یک خروار است. || مرتع.زمینی که برای چریدن گاو و گوسفند و جز آن رها کنند. زمین گیاهناک ، چریدن گاو و گوسفند و امثال آنرا.
- حق علف چر ؛ بهای چرانیدن علف زمین که به مالک آن دهند.

فرهنگ معین

( ~ . چَ ) [ ع - فا. ] ۱ - (ص فا. ) علف - خوار. ۲ - (اِ. ) مقداری علف که جهت دسته ای از ستور صرف شود. ۳ - مرتع .

فرهنگ عمید

۱. (کشاورزی ) زمینی که محصولات باقی مانده در آن به مصرف چرا می رسد.
۲. پولی که دامدار در برابر چرای دام به صاحب زمین دارای آب و علف می دهد.

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) چرنده علف علفخوار ۲ - ( اسم ) مقداری علف که جهت دسته ای از ستور صرف شود : علف چر مالهای ما روزی یک خروار است . ۳ - زمینی پر غلف که گاو و گوسفند و جز آن - ها در آن چرند مرتع .

ویکی واژه

علف - خوار.
مقداری علف که جهت دسته‌ای از ستور صرف شود.
مرت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تک نیت فال تک نیت فال شمع فال شمع