صاید. [ ی ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از صید است : رفت و دانه خورد و اندر دام ماند صایدش کشت و بخورد و کام راند.( مثنوی ).رجوع به صائد...شود. صاید. [ ی ِ ] ( اِخ ) نام کعب بن شراحیل است از بطن همدان. رجوع به صائدی و رجوع به الانساب سمعانی شود.
فرهنگ معین
(یِ ) [ ع . ] (اِفا. ) شکارکننده ، شکاری .
فرهنگ فارسی
صاید، صیدکننده، شکارکننده ( اسم ) شکار کننده شکاری . نام کعب بن شراحیل است از بطن همدان