لغت نامه دهخدا
- سر سخت خوردن ؛ صدمه سخت خوردن. ( آنندراج ). صدمه و آسیب بزرگ رسیدن. ( مجموعه مترادفات ص 235 ) :
عدو از کفت گرز یک لخت خورد
ز سرسختی آخر سر سخت خورد.محمدسعید اشرف ( از آنندراج ).آن از این کوچه برد سر بسلامت بیرون
که سر سخت ز هر سنگ تواند خوردن.صائب ( از آنندراج ).