سخت رو

لغت نامه دهخدا

سخت رو. [ س َ ] ( ص مرکب ) سخت روی. کنایه از مردم درشت و ناهموار. ( آنندراج ) :
جوان سخت رو در راه باید
که با پیران بی قوت بیاید.سعدی.

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص مر. ) ۱ - ترشرو، بَداخم . ۲ - زشت . ۳ - گستاخ ، بی شرم .

فرهنگ عمید

۱. پررو، گستاخ، بی شرم.
۲. ترش رو، بداخم.

ویکی واژه

ترشرو، بَداخم.
زشت.
گستاخ، بی شرم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سرانجام
سرانجام
نام
نام
مهوا
مهوا
رویت
رویت