زیبائی. ( حامص ) زیبایی. رجوع به همین کلمه شود. زیبائی. ( اِخ ) ( مولانا... ) اطوارش و قوت طبع از ابیات او معلوم و این مطلع ازوست : قامتت شیوه و رفتار چو بنیاد کند سرو را بنده خود سازد و آزاد کند.( مجالس النفائس چ حکمت ص 82 ).رجوع بهمین کتاب ص 257شود.