لغت نامه دهخدا
- زوفای بستانی ؛ نوعی از دو نوع زوفا. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به زوفا شود.
- زوفای تر. رجوع به زوفای رطب شود.
- زوفای جبلی ؛ نوعی از دو نوع زوفا. ( یادداشت ایضاً ).
- زوفای خشک . رجوع به زوفای یابس شود.
- زوفای رَطْب ؛ چرکی است که در دنبه و موی زیر شکم و کنج ران گوسفند جمع و منعقد می گردد و به فارسی سنگل میش و به ترکی شقلداق نامند. ( از تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به همین کتاب و اختیارات بدیعی و ترجمه صیدنه و دیگر کتب طبی و داروئی شود.
- زوفای یابس ؛ گیاهی است مفروش بر روی زمین ، برگش شبیه به برگ صعتر بستانی و مرزنجوش و با عطریت و شاخه های او پرگره و بر هر گرهی مایل به زردی و بی تخم و تلخ مزه. ( از تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به همین کتاب و اختیارات بدیعی و ترجمه صیدنه و تذکره داود ضریر انطاکی شود.