روائی

لغت نامه دهخدا

روائی. [ رَ ] ( حامص ) رجوع به روایی شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سرانجام
سرانجام
دول
دول
میسترس
میسترس
معشوق
معشوق