درشکن

لغت نامه دهخدا

درشکن. [ دُ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) درشکننده. شکننده در و گوهر. خرد کننده در. مفتت مروارید :
کی شدی این سنگ مفرح گزای
گر نشدی درشکن و لعل سای.نظامی.

فرهنگ فارسی

درشکننده شکننده در و گوهر خرد کننده در
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال پی ام سی فال پی ام سی فال نخود فال نخود فال فرشتگان فال فرشتگان