قاری ابله

لغت نامه دهخدا

قاری ابله. [ اَ ل َه ْ ] ( اِخ ) شیخ علی. وی در تجوید و قرائت قرآن مجید و حفظ آن عجیب بود،چنانکه هر سوره را که اراده کردی از اول به آخر و بالعکس از آخر به اول آن همه را بدون کم و زیاد خواندی و با اینهمه مبتلای بلاهت و سفاهت و بازیچه دست اطفال بودی و با آن کبر سنی که داشته در افعال و رفتار خود بدیشان تشبه میکرده است، و به همین جهت به ابله شهرت داشته. وی به سال 637 هَ. ق. درگذشت. رجوع به الحوادث الجامعة ص 133 و ریحانة الادب ج 3 ص 257 شود.

جمله سازی با قاری ابله

دخترم سحر فیلمی به کارگردانی مجید قاری زاده و نویسندگی مجید قاری زاده، سیمین بازرجانی ساختهٔ سال ۱۳۶۸ است.
چو جزم و همزه همه حلقه و خم و شکن آمد چنین به آید ازین سان که هست زلف تو قاری
سرزمین آرزوها فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مجید قاری‌زاده محصول سال ۱۳۶۶ است.
بسیاری از قاریان مصری بارها به ایران به مناسبت‌های گوناگون به ویژه در ماه‌های رمضان دعوت شده‌اند.
همه ذرات چو ذاالنون همه رقاص چو گردون همه خاموش چو مریم همه در بانگ چو قاری
قاری این جلوه خوبان همه از رخت خوشست بی سر و پای نکو جلوه گری نتوان کرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تخصیص
تخصیص
مکان
مکان
ارکان
ارکان
توحید گوی
توحید گوی