موقوفون

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَوْقُوفُونَ: بازداشت شده ها
ریشه کلمه:
وقف (۴ بار)
حبس شدن و حبس کردن متوقف شدن و متوقف کردن، وقف شرعی از آن است که اصل چیزی را حبس و نفع آن را آزاد می‏گذارند. آنها را بازدارید و متوقف کنید که از اعمالشان مسئولند.. وقف چون با حرف علی متعدی شود به معنی اطلاع دادن باشد «وَقَفَ فُلاناً عَلَی الشَّیْ‏ءِ:اِطَّلَعَهُ عَلَیْهِ» یعنی: ای کاش ببینی آنگاه که بر آتش مشرف شدند و مطلع گشتند و گفتند ایکاش بدنیا برگردانده می‏شدیم. *. ایکاش می‏دیدی آنوقت که ظالمان نزد پروردگارشان باز داشته شده‏اند.

جمله سازی با موقوفون

عن كميل عن اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فيما اءوصاه بهقال: يا كميل ! لا تغتر باقوام يصلون فيطيلون و يصومون فيداومون، و يتصدقونفيحسنون فانهم موقوفون.
سپس به وضع آنها در قيامت پرداخته روى سخن را به پيامبر (صلى الله عليه و آله وسلم ) كرده، مى گويد: اگر ببينى هنگامى كه اين ستمگران در پيشگاه پروردگارشانبراى حساب و دادرسى بازداشت شده اند (از وضع آنها در حيرت فرو خواهى رفت ) درحالى كه هر يك از آنها گناه خود را به گردن ديگرى مى اندازد، و با يكديگرمشغول به جدال و مخاصمه اند؟! (و لو ترى اذ الظالمون موقوفون عند ربهم يرجعبعضهم الى بعض القول ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سیالیت
سیالیت
محتمل
محتمل
نغمه
نغمه
چوخ
چوخ