خوبتر

لغت نامه دهخدا

خوبتر. [ ت َ ] ( ص تفصیلی ) بهتر. نیکوتر. اطیب. الطف :
بهزار دل زمانه ببقا حریف بادت
که زمانه را حریفی ز تو خوبتر نباید.خاقانی.

فرهنگ فارسی

بهتر نیکوتر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
زیبا
زیبا
آراسته
آراسته
امل
امل
چهارپایان
چهارپایان