اجتباء

لغت نامه دهخدا

اجتباء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) برگزیدن. ( تاج المصادر ). گزین کردن. برگزیدگی :
دمنه بدید که شیر... هر ساعت در اصطفاء و اجتباء وی [ گاو ] می افزاید. ( کلیله و دمنه ). آدمی چون نور گیرد از خدا
هست مسجود ملائک ز اجتبا.مولوی. || تمییز. تمایز. اختلاف :
گفت پیغمبر که معراج مرا
نیست از معراج یونس اجتبا.مولوی.خواب عامه ست این نه خود خواب خواص
باشد اصل اجتبا و اختصاص.مولوی.|| فراهم آوردن. || گرفتن مال از جایهای آن. || در کشاف اصطلاحات الفنون آمده : اِجتباء، به باء موحّده مصدر است از باب افتعال بمعنی برگزیدن. کما فی المنتخب. و در اصطلاح سالکان عبارت است از آنکه حق تعالی بنده را بفیضی مخصوص گرداند که از آن نعمتها بی سعی بنده را حاصل آید. و آن جز پیمبران و شهداء و صدیقان را نبود. و اصطفاء خالص ، اجتبائی را گویند که در آن به هیچ وجهی از وجوه شائبه نباشد. کذا فی مجمعالسلوک فی بیان التوکل.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . )برگزیدن ،انتخاب کردن . ۲ - فراهم آوردن . ۳ - (اِمص . )برگزیدگی .

ویکی واژه

برگزیدن، انتخاب کردن.
فراهم آوردن.
برگزیدگی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال رابطه فال رابطه فال اعداد فال اعداد