آتشکار

لغت نامه دهخدا

( آتش کار ) آتش کار. [ ت َ ] ( ص مرکب ) آنکه در شغل و پیشه خویش مباشرت با آتش دارد همچون گلخنی و مطبخی و آهنگر و مانند آن. || مجازاً، خشمگین و شتاب زده و بدکار. ( برهان ).

فرهنگ عمید

( آتشکار ) ۱. کسی که با آتش کار می کند مانند آهنگر، کوره پز، گلخن تاب.
۲. کارگری که در کارخانه مٲمور ریختن سوخت در آتشخانه و روشن کردن آن است.

فرهنگ فارسی

کسی که با آتش کارمیکندمانند آهنگر، آتش افروز، کسی که درکارخانه مامورریختن سوخت در آتشخانه است
( آتش کار ) آنکه در کار خود مباشرت با آتش دارد همچون گلخنی و مطبخی

فرهنگ اسم ها

اسم: آتشکار (پسر) (فارسی)
معنی: کسی که با آتش سر و کار داشته باشد، خشمگین و شتابزده

فرهنگستان زبان و ادب

آتشکار
{pyrotechnician} [سینما و تلویزیون] یکی از اعضای گروه تولید که تخصص او ایجاد آتش و انفجار است

دانشنامه عمومی

آتشکار. آتشکار کسی است که با آتش کار می کند مانند آهنگر، کوره پز، گلخن تاب. آتشکار مسئول انبار کردن ایمن دستگاه های آتشکاری یا آتش بازی است و مسئولیت استفاده صحیح از این وسایل و کار با آنها را نیز برعهده دارد.
اصطلاحاً به کارگری که در کارخانه ( مانند ذوب فلزات ) مٲمور ریختن سوخت در آتشخانه و روشن کردن آن است نیز آتشکار گفته می شود.

ویکی واژه

آتش‌کار
آنکه با آتش کار می‌کند، مانند آهنگر و کوره‌پز.
(مواد): آنکه سوخت در کوره می‌ریزد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم