بیستار

لغت نامه دهخدا

بیستار. ( ضمیر مبهم ، از اتباع ) فلان و بهمان. ( جهانگیری )( رشیدی ). مانند فلان و بهمان و همچنانکه فلان و بهمان را گاهی با هم و گاهی جدا از هم گویند بیستار را نیز گاهی با باستار ( بیستار و باستار ) و گاهی جدا گویند، و گاهی با فلان هم میگویند همچو فلان و بیستار. ( برهان ). چون نام کسی و یا چیزی را بطور مبهم خواسته باشند بیان کنند این کلمه را ذکر میکنند. و فلان و بهمان و بیستار میگویند. ( از ناظم الاطباء ). اما در تداول امروز فلان و بیسار گویند. ( حاشیه برهان چ معین ).
- بیستار و باستار ( اتباع مبهم ) ؛ فلان و بهمان. ( از انجمن آرا ).
|| زیاد. ( ناظم الاطباء )

فرهنگ معین

( اِ. ) واژه ایست مانند: فلان ، که اشاره به یک چیز یا شخص مجهول و نامعلوم است .

فرهنگ عمید

اشاره به یک شخص یا یک چیز مجهول و غیرمعلوم، فلان.

فرهنگ فارسی

کلمهای است مانندفلان، اشاره به یک شخص یایک، چیزمجهول وغیرمعلوم، بیسارهم میگویند، باستاروبیستار، فلان وبهمان
کلمه ایست از مبهمات که شخص یا شئ مجهول و غیر معلوم را رساند فلان . یا باستار و بیستار . فلان و بهمان .

دانشنامه عمومی

بیستار (صربستان). بیستار ( به صربی: Bistar ) یک منطقهٔ مسکونی در صربستان است که در بوسیلگراد واقع شده است. بیستار ۱۱۴ نفر جمعیت دارد.

ویکی واژه

واژه ایست مانند: فلان، که اشاره به یک چیز یا شخص مجهول و نامعلوم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم