اختداع
اختداع. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) فریفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). || فریفته شدن. ( زوزنی ). فریب خوردن. || مکروه رساندن بکسی خواستن که او را خبر نشود. ( منتهی الارب ).
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) فریفتن ، فریب دادن .
فریفتن، فریب کاری، حیله گری.
فریفتن
فریفتن، فریب دادن.