آلاو

لغت نامه دهخدا

( آلاو ) آلاو. ( اِ ) اَلاو. اَلَو. آتش شعله ناک. || لهَب. زبانه. شعله :
بر اوج گنبد گردون از آن بتابد هور
که یافت از تف قندیل مرتضی آلاو.آذری.
الاو. [ اَ ] ( اِ ) آتش شعله ناک. ( برهان ). آتش. ( رشیدی ) ( جهانگیری ). اَ لَو :
ترا ای خواجه گر هیزم نباشد
دم سرما که هنگام الاو است
سواد شعر طوسی را طلب کن
بسوزانش که او سرگین گاو است.مولانا طوسی ( از رشیدی ).

فرهنگ معین

( آلاو ) ( اِ. ) ۱ - شعلة آتش . ۲ - آتش شعله دار.

فرهنگ عمید

شعلۀ آتش، زبانۀ آتش.

فرهنگ فارسی

( آلاو ) ( اسم ) ۱ - شعله. آتش زبان. آتش . ۲ - آتش شعله ناک آتش شعله دار .
آلاوه:الاو، الو، شعله آتش، زبانه آتش، آتش شعله دار
آتش شعله ناک . آتش .

دانشنامه عمومی

الاو ( به انگلیسی: Alao ) یک منطقهٔ مسکونی در ایالات متحده آمریکا است که در ساموآی آمریکا واقع شده است.
الاو ۱٫۴۵ کیلومترمربع مساحت و ۵۵۴ نفر جمعیت دارد.

ویکی واژه

شعلة آتش.
آتش شعله دار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت