تشاعر

لغت نامه دهخدا

تشاعر. [ ت َ ع ُ ] ( ع مص ) شاعری نمودن کسی که شاعر نباشد. ( زوزنی ). خود را شاعر وانمودن. ( آنندراج ). ادعای شاعری نمودن و خود را شاعر پنداشتن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ عُ ) [ ع . ] (مص ل . ) تظاهر به شاعری کردن .

فرهنگ عمید

۱. تظاهر به شاعری کردن، خود را شاعر پنداشتن یا شاعر نمایاندن.
۲. به تکلف شعر گفتن.

ویکی واژه

تظاهر به شاعری کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استیصال
استیصال
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
اعتلا
اعتلا
عمیق
عمیق