بازدید

لغت نامه دهخدا

بازدید. ( مص مرکب مرخم ) برآورد ( حاصل مزرعه و درآمد و امثال آن ). تقویم. تخمین. حدس قسمت بنایی. حزر. تقویم حاصلی ندرویده و ناچیده : ودر حین بازدید محال ، معتمدی از دیوان اعلی تعیین میشود که در حضور او عمل و سایر مأمورین بازدید نمایند. ( تذکرةالملوک ص 46 ). و بعد از آنکه نسخه بازدید برقم وزیر دیوان اعلی رسید... ( تذکرةالملوک ص 51 ).
- دائره بازدید ؛ دائره رسیدگی به حسابها.
- دید و بازدید.
- مأمورین بازدید ؛ تقویم کنندگان : به اتفاق عمال و مأمورین بازدید روانه محال میگردد. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 51 ).
|| مراجعه. دیگربار دیدن. رفتن بدیدار آن که از تو دیدن کرده است. مقابل دیدار کردن. || از نو رسیدگی کردن بحساب. کنترل . || معاینه ( طبیب ).

فرهنگ معین

(مص مر. ) دیدار کردن ، دیدن .

فرهنگ عمید

۱. دیدار کردن.
۲. دیدار دوباره.
۳. به دیدن کسی رفتن که قبلاً به ملاقات آمده.
۴. رسیدگی به کاری.

فرهنگ فارسی

دیدار کردن، دیدار دوباره، به دیدن کسی، رفتن که قبلا به ملاقات آمده و رسیدگی به کار
( مصدر ) ۱ - دیدار مجدد دوباره دیدن . ۲ - ملاقات شخصی از دیگری که وی قبلا بملاقات آمده باشد . ۳ - روئ یت مکانی و ناحیهای . ۴- رسیدگی بامری .

فرهنگستان زبان و ادب

{visit} [گردشگری و جهانگردی] دیدار از مکان یا شیء با قصد معین

دانشنامه عمومی

بازدید ( انگلیسی: Hits ) فیلمی در ژانر کمدی - درام به کارگردانی دیوید کراس است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به مت والش اشاره کرد.
بازدید (فیلم). بازدید ( لهستانی: Rewizyta ) یک فیلم درام لهستانی به کارگردانی کشیشتف زانوسی است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد.
• مایا کوموروفسکا
• یان نووینسکی
• دانیل اولبریخسکی
• زبیگنیف زاپاشیه ویچ
• تادئوش برادتسکی
• ماوگوژاتا زایاژکوفسکا

ویکی واژه

دیدار کردن، دیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم