باذل
باذل. [ ذِ ] ( ع ص ) بخشنده و سخی. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ). ج ،بُذل. عطادهنده. بسیارعطا. جوانمرد معطی. دهنده. بذل کننده و جودکننده. سخی و جوانمرد. ( ناظم الاطباء ).
(ذِ ) [ ع . ] (ص . ) بخشنده .
بذل کننده، بخشنده، سخی.
بذل کننده، بخشنده، سخی
( اسم ) بذل کننده بخشش کننده بخشنده.
بخشنده.