انجیلی

لغت نامه دهخدا

انجیلی. [ اَ] ( اِ ) درختی از تیره انجیلی ها که در جنگلهای شمال ایران وجود دارد. تو. توی. توئی آسوندار. ( فرهنگ فارسی معین ). درخت انجیلی تا اندازه ای سایه پسند است.جست فراوان میدهد ولی جستهای آن بهم جوش میخورند و چوب آن ارزش صنعتی خود را از دست میدهد. توانایی جوش خوردن شاخه های این درخت چنان است که با درختان دیگرنیز که نزدیک او روییده باشند گاهی جوش میخورد. چوب انجیلی بسیار سخت و دارای الیافی فشرده است از اینرو آنرا چوب آهن نیز مینامند. برای ساختن پایه های پل و ستون و قسمتهایی از ساختمانهای بندری و غیره که درداخل آب یا خاک مرطوب باید نصب شود مصرف میشود. از چوب انجیلی عصا، چوب سیگار، میانه قلیان و جز آن میسازند. ( از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 صص 182 - 185 ).
انجیلی. [ اِ ] ( ص نسبی ) منسوب به انجیل. ( ناظم الاطباء ): کلیسای انجیلی.

فرهنگ عمید

= دمیرآغاجی

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به انجیل
منسوب به انجیل

فرهنگستان زبان و ادب

{Parrotia} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از اَنجیلیانِ درختی با برگ های خزان دار که فقط یک گونه دارد و در جنگل های شمال ایران به صورت پراکنده می روید

دانشنامه آزاد فارسی

اِنجیلی
درختی با نام علمی Parrotia persica، از خانوادۀ Hamamelidaceae. بومی ایران و یگانه گونۀ جنس Parrotia است. درخت انجیلی از گیاهان شاخص جنگل های شمالی ایران است. چوبی سنگین تر از همۀ درختان ایران دارد و غالباً به سبب شاخه ها و تنۀ کج و ناصافش استفادۀ خاصی ندارد، مگر برای تهیۀ زغال. سختی چوبش سبب شده است تا در زبان های خارجی به چوب آهن معروف شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم