امپریال

لغت نامه دهخدا

امپریال. [ اَ پ ِ ] ( فرانسوی ، ص ) امپراتوری. شاهنشاهی. ( فرهنگ فارسی معین ) . || ( اِ ) نوعی سکه طلا که در دوره تزاری در روسیه رواج داشته است. ( ناظم الاطباء ). ( از فرهنگ فارسی معین ) . || نوعی بازی ورق. ( فرهنگ فارسی معین ) ( از لاروس کوچک ).

فرهنگ معین

(اَ پِ ) [ فر. ] ۱ - (ص . ) امپراتوری ، شاهنشاهی . ۲ - (اِ. ) سکه ای طلا که در دورة تزاری در روسیه رواج داشته است . ۳ - نوعی بازی ورق .

فرهنگ عمید

سکه ای طلا که سابقاً در دورۀ تزاری در روسیه رایج بوده.

فرهنگ فارسی

امپراتوری، شاهنشاهی، ونام سکهای طلا که سابقادردوره تزاری درروسیه رایج بوده
۱ - ( صفت ) امپراتوری شاهنشاهی ۲ - ( اسم ) سکه ای طلا که در دور. تزاری در روسیه رواج داشته است . ۳ - نوعی بازی ورق .

ویکی واژه

امپراتوری، شاهنشاهی.
سکه‌ای طلا که در دورة تزاری در روسیه رواج داشته‌
نوعی بازی ور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال چوب فال چوب فال جذب فال جذب