اشتهار

لغت نامه دهخدا

اشتهار. [ اِ ت ِ] ( ع مص ) آشکارا کردن و آشکارا شدن. یقال : اشتهره فاشتهر. ( منتهی الارب ). لازم و متعدی است. گویند فلان را فضیلتی است که مردم آنرا شهرت داده اند. و هم گویند: فلان به فضل مشهور شده است. ( از اقرب الموارد ). در فارسی به معانی شهرت و ناموری و معروفیت بکار می رود.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) معروف گردیدن . ۲ - (اِمص . ) شهرت .

فرهنگ عمید

شهرت یافتن، مشهور بودن، نامبردار شدن، ناموری.

فرهنگ فارسی

آشکارکردن، آشکارشدن، شهرت یافتن، مشهوربودن، نامبردارشدن ، ناموری
( مصدر ) ۱ - آشکار گردیدن آوازه در افتادن . ۲ - نامبردار شدن معروف گردیدن . ۳ - ( اسم ) نامبرداری شهرت ناموری . جمع : اشتهارات .

ویکی واژه

معروف گردیدن.
شهرت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال شمع فال شمع فال ای چینگ فال ای چینگ فال ارمنی فال ارمنی