ارتجاع

لغت نامه دهخدا

ارتجاع. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) اشتربفروختن و به بهای آن دیگری خریدن سود را. فروختن ناقه و ببهای آن دیگری خریدن. ( منتهی الارب ). || عطا که داده باشی بازستدن. ( زوزنی ). بخشیده را بازگرفتن. || بازگردانیدن. ( زوزنی ) ( غیاث ). واگردانیدن. || بازگشتن. بازگشت. || ( اِ ) عکس العمل .
- قابل ارتجاع ؛ لمس. خم پذیر.
- قابلیت ارتجاع ؛ خم پذیری.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) بازگشتن . ۲ - (اِمص . ) بازگشت . ۳ - (مص م . ) باز - گردانیدن . ۴ - (ص . ) نیروهای کهنه گرا و مخالف پیشرفت و تمدن .

فرهنگ عمید

۱. بازگشتن به حال اول، برگشتن.
۲. [مجاز] ضدیت و مخالفت با تجدد جامعه و تمایل به اوضاع قدیمی.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) باز گشتن . ۲ - ( اسم ) بازگشت . ۳ - ( مصدر ) باز گردانیدن واگردانیدن . ۴ - با جهش و انقب و پیشرفت در اجتماع مخالفت کردن و خواستار بر جا ماندن نظام کهنه بودن . یا قابلیت ارتجاع . قابل ارتجاع بودن خم پذیری .

دانشنامه عمومی

ارتجاع (فیلم). «ارتجاع» ( انگلیسی: Resilience ( film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ارتجاع، واپس گرایی، بازگشت یا پافشاری بر آداب و عقاید باطل گذشتگان و مخالفت با پیشرفت و نوآوری می باشد.
ارتجاع از ریشه «ر ج ع» و در لغت به معنای بازگشت و بازگردانیدن به وضعیت پیشین و گاه به معنای تبدیل چیزی از کار افتاده و کهنه به چیزی جدید و کارآمد است. این واژه در اصطلاحی نوآمد در حوزه علوم اجتماعی ، به هرگونه دفاع از وضعیت موجود حاکم و نظام فرسوده و رو به زوال یا مخالفت با نوآوری و پیشرفت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اطلاق شده، افزون بر امور فردی و مادّی، گاه در امور اجتماعی و عرصه اندیشه نیز به منظور، احیای سنّت های قدیم و منسوخ طرح می شود؛ مجموعه گروه های موسوم به «سلفیّه» که در دوره اخیر، روی کردی سیاسی اجتماعی یافته اند، این نوع دیدگاه را دارند. اصطلاح ارتجاع (Reaction) در مرزبندی گرایش های سیاسی به طور معمول بر جناح های راست سنّتی اطلاق می شود که با دگرگونی های بنیادین در نهادهای اجتماعی مخالفت جدّی دارند و در موارد بسیاری از سوی گروه های چپ در برابر راست گرایان و گاه مذهبیان به کار می رود؛ ازاین رو این اصطلاح با اصطلاحات اصول گرایی، محافظه کاری و سنّت گرایی، حوزه معنایی مشترکی یافته است.
مفهوم نسبیب بودن ارتجاع
از آن جا که دو مفهوم «ارتجاع» و «ترقّی خواهی» مفاهیمی نسبی هستند، چه بسا امری در وضعیّت و جامعه ای خاص، از مصادیق ارتجاع بوده و در موقعیّت و جامعه ای دیگر، نوعی پیشرفت و ترقّی به شمار آید. در مجموع، مهم ترین وجه اشتراک تعاریف گوناگون «ارتجاع»، بار منفی آن است؛ بدین سبب در دوره های مختلف تاریخی، افراد، گروه ها و جوامع گوناگون از این واژه به منظور حمله به دشمنان و رقیبان خود سود برده اند که در این میان، دین اسلام نیز گاه از این اتّهام مصون نبوده است؛بدین لحاظ، بسیاری از اندیشه وران مسلمان و غیر مسلمان با تکیه بر گوهر و اصول بنیادین اسلام از یک سو و مطالعه تاریخ تمدّن اسلامی از سوی دیگر به مقابله با این اتّهام برخاسته اند.
ارتجاع در قرآن
این واژه در قرآن به کار نرفته؛ امّا مفهوم آن را می توان در قالب عبارت های «پافشاری بر عقایدپدران» و «بازگشت به جاهلیّت» یا «بازگشت به عقب» جست. با توجّه به معنای ارتجاع می توان ارتداد فقهی را اعمّ از آن دانست؛ چرا که ارتداد فقهی روی گردانی از دین حق و گرایش به آیین جدید را نیز شامل می شود؛ در حالی که در ارتجاع، گرایش و بازگشت به سنّت های قدیم و منسوخ صورت می گیرد؛ البتّه تعابیر قرآنی ارتداد نیز هم سو با مفهوم ارتجاع فقط از بازگشت به آیین پیشین یاد کرده اند؛ گرچه پذیرای توسعه معنایی مفهوم فقهی ارتداد نیز هستند. مهمّ از نظر قرآن، وفاداری بر دین حق و عدم روی گردانی از آن است؛ حال چه روی گردانی در قالب بازگشت به آیین های گذشته یا گرایش به آیین های جدید صورت پذیرد.
[ویکی فقه] ارتجاع (علوم قرآنی). ارتجاع، واپس گرایی، بازگشت یا پافشاری بر آداب و عقاید باطل گذشتگان و مخالفت با پیشرفت و نوآوری می باشد.
ارتجاع از ریشه «ر ج ع» و در لغت به معنای بازگشت و بازگردانیدن به وضعیت پیشین
النهایه، ج۲، ص ۲۰۱.
از آن جا که دو مفهوم «ارتجاع» و «ترقّی خواهی» مفاهیمی نسبی هستند، چه بسا امری در وضعیّت و جامعه ای خاص، از مصادیق ارتجاع بوده و در موقعیّت و جامعه ای دیگر، نوعی پیشرفت و ترقّی به شمار آید.
فرهنگ سیاسی، ص ۵.
این واژه در قرآن به کار نرفته؛ امّا مفهوم آن را می توان در قالب عبارت های «پافشاری بر عقایدپدران» و «بازگشت به جاهلیّت» یا «بازگشت به عقب» جست.
مائده/سوره۵، آیه۱۰۳ ۱۰۴.
...
[ویکی فقه] ارتجاع (قرآن). ارتجاع از ماده «رجع» در لغت به معنای بازگشت به مکان کار و گفتار پیشین است و در اصطلاح، مخالفت کردن با جهش و انقلاب و پیشرفت در اجتماع و خواستار برجاماندن نظام کهنه است.
در این مدخل معنای اصطلاحی آن مورد نظر است و از واژگان «جاهلیة»، «اعقابکم» و جملاتی مانند «بل نتبع ما وجدنا علیه ءاباءنا»، «بل نتبع ما الفینا علیه ءاباءنا»، «تریدون ان تصدونا عما کانا یعبد ءاباءنا» و... استفاده شده است.
آثار ارتجاع
اعراض از دین خدا و روی گردانی از مفاهیم وحیانی، پیامد منطق ارتجاعی است.واذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه ءاباءنا... واذا قیل لهم تعالوا الی مآ انزل الله والی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه ءابآءنا... قد کانت ءایـتی تتلی علیکم فکنتم علی اعقـبکم تنکصون• مستکبرین به سـمرا تهجرون. واذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما وجدنا علیه ءاباءنا... واذا تتلی علیهم ءایـتنا بینـت قالوا ما هـذا الا رجل یرید ان یصدکم عما کان یعبد ءاباؤکم... و انطـلق الملا منهم ان امشوا واصبروا علی ءالهتکم ان هـذا لشیء یراد• ما سمعنا بهـذا فی الملة الاخرة... • اءنزل علیه الذکر من بیننا... ثم بعثنا من بعدهم موسی و هـرون الی فرعون و ملایه بـایـتنا فاستکبروا و کانوا قوما مجرمین• قالوا اجئتنا لتلفتنا عما وجدنا علیه ءابآءنا وتکون لکما الکبریآء فی الارض...
← انکار پیامبران
آثار ارتجاع؛ ارتجاع اهل کتاب؛ ارتجاع فرعونیان؛ ارتجاع کافران؛ ارتجاع مشرکان.

ویکی واژه

بازگشتن.
بازگشت.
باز - گردانیدن.
نیروهای کهنه گرا و مخالف پیشرفت و تمدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم