آورده

لغت نامه دهخدا

( آورده ) آورده. [ وَدَ / دِ ] ( ن مف ) بحاصل کرده. ابداع کرده :
وی باد صبا اینهمه آورده تست.سراج قمری.
اورده. [ اَ رِ دَ ]( ع اِ ) ج ِ ورید. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). رگهای گردن. ( آنندراج ). رجوع به ورید شود.

فرهنگ عمید

( آورده ) ۱. ابداع شده، پدیدکرده شده.
۲. حاصل کرده.
= ورید

فرهنگ فارسی

( آورده ) ( اسم ) پدید کرده ابداع کرده .
رگهای غیرجهنده، سیاهرگها، جمع ورید، رگهائی که خون رابه قلب برمی گردانند
( اسم ) جمع : ورید سیاهرگها رگهای غیر جهنده وریدها . یا جدار اورده . بافت عروقی .
جمع ورید . رگهای گردن

ویکی واژه

ابلاغ شده.
(اقتصاد): سرمایه اولیه هر یک از شرکا در یک شرکت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی فال سنجش فال سنجش فال مکعب فال مکعب