تلخابه

لغت نامه دهخدا

( تلخ آبه ) تلخ آبه. [ ت َ ب ِ ] ( اِ مرکب ) آبی که بصورت قی برآید با طعم تلخ. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

( تلخ آبه ) آبی که بصورت قی بر آید با طعم تلخ

فرهنگستان زبان و ادب

{bittern} [شیمی] آب تغلیظ شدۀ دریا یا شوراب حاوی برمیدها و نمک های منیزیم و کلسیم که سدیم کلرید آن گرفته شده باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال زندگی فال زندگی فال شمع فال شمع