انگورهای

لغت نامه دهخدا

انگوره ای. [ اَ رَ / رِ ] ( ص نسبی ) منسوب به انگوره. انگوری :
بصوف از آن جهت انگوره ای لقب کردند
که گه گهی لکه بر وی ز باده عنبیست.نظام قاری ( دیوان ص 49 ).رجوع به انگوره و انگوری شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{acinous, acinose, acinic, acinar} [زیست شناسی] مربوط یا به شکل انگوره

ویکی واژه

مربوط یا به شکل انگوره.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال احساس فال احساس فال فنجان فال فنجان فال آرزو فال آرزو