انجلاء

لغت نامه دهخدا

انجلاء. [ اِ ج ِ ] ( ع مص ) روشن گردیدن کار و هویدا شدن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). انکشاف. ( از اقرب الموارد ). || دور شدن : انجلی عنه ؛ دورشد از آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). دور شدن ابر و واشدن غم. ( آنندراج ). واشدن ابر و واشدن غم. ( غیاث اللغات ). واشدن غم و میغ و آنچه بدان ماند. ( تاج المصادر بیهقی ). || از خانه و وطن بیرون رفتن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || بازشدن ماه و خورشید پس از خسوف و کسوف. انجلاء قمر، انجلاء شمس ؛ پاک شدن ماه. پاک شدن خورشید. امحاص. انمحاص . ( یادداشت مؤلف ). || ( اِ ) روشنایی. ( مؤید الفضلاء ).

فرهنگ معین

(اِ جِ ) [ ع . ] (مص ل . ) روشن شدن ، آشکار گشتن .

ویکی واژه

روشن شدن، آشکار گشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال پی ام سی فال پی ام سی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تک نیت فال تک نیت