اضیق

لغت نامه دهخدا

اضیق. [ اَض ْ ی َ ] ( ع ن تف ) تنگ تر. دشوارتر. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
- امثال :
اضیق من النخروب .
اضیق من تسعین .
اضیق من خُرت الابرة.
اضیق من زج .
اضیق من سم الخیاط.
اضیق من ظل الرمح . ( فرائدالادب المنجد ).
اضیق من مبعج الضّب . ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(اَ ض ِ ) [ ع . ] (ص تف . ) تنگ تر، دشوارتر.

ویکی واژه

تنگ تر، دشوار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال اعداد فال اعداد فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال رابطه فال رابطه