آشتی‌کنان

لغت نامه دهخدا

( آشتی کنان ) آشتی کنان. [ ک ُ ] ( اِمص مرکب ) عمل آشتی کردن. احتفال برای آشتی دادن و آشتی کردن.

فرهنگ معین

( آشتی کنان ) (کُ ) (ص فا. اِ. ) ۱ - عمل آشتی کردن . ۲ - مجلسی که برای آشتی کردن و آشتی دادن ترتیب دهند.

فرهنگ عمید

( آشتی کنان ) ۱. عمل آشتی کردن.
۲. (اسم، اسم مصدر ) مجلسی که برای آشتی کردن یا آشتی دادن ترتیب دهند.

فرهنگ فارسی

( آشتی کنان ) ( صفت اسم ) ۱ - عمل آشتی کردن . ۲ - مجلسی که برای آشتی کردن و آشتی دادن ترتیب دهند.
عمل آشتی کردن

ویکی واژه

مراسمی که ضمن آن آشتی می‌کنند. با حالت آشتی‌جویی.
عمل آشتی کردن. مجلسی که برای آشتی کردن و آشتی دادن ترتیب داده می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال اوراکل فال اوراکل فال زندگی فال زندگی فال تک نیت فال تک نیت